اما پولشویی تنها به دنیای جرم سازمانیافتهی مدرن محدود نیست. این پدیده، در قالب یک فرآیند سه مرحلهای (جایگذاری، لایهگذاری و یکپارچهسازی) تعریف میشود که ریشههای آن را حتی میتوان در متون کهن ادبیات جهان جستجو کرد. شاهنامهی حکیم ابوالقاسم فردوسی، با روایت داستان گازر و داراب، به شکلی نمادین و پیشرو، این مکانیسم مالی را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه مفاهیم پیچیدهای مانند پولشویی، قرنها پیش از شکلگیری نظامهای اقتصادی مدرن، در ادبیات ایرانزمین بازتاب یافته است. این مقاله با نگاهی متفاوت، در پی نشان دادن این است که چگونه یک پدیده اقتصادی-اجتماعی، در روایتهای اساطیری تبلوریافته است.
۱. مرحله جایگذاری (Placement): ورود دارایی غیرقانونی بهنظام مالی
در پولشویی، این مرحله شامل وارد کردن پول کثیف به چرخه اقتصادی است. در شعر:
به گازرگهی کاندرو بود سنگ سر جوی را کارگه کرده تنگ
یکی گازر آن خرد صندوق دید بپویید وز کارگه برکشید
چو بگشاد گستردهها برگرفت بماند اندران کار گازر شگفت
به جامه بپوشید و آمد دمان پرامید و شادان و روشنروان
سبک دیدهبان پیش مامش دوید ز صندوق و گازر بگفت آنچ دید
جهاندار پیروز با دیده گفت که چیزی که دیدی بباید نهفت
- کشف صندوق و گنجینه: گازر بهطور ناگهانی صندوقی حاوی طلا، جواهرات (دینار، یاقوت، عقیق) و یک کودک (داراب) پیدا میکند. این گنج منشأ نامشخص دارد و شبیه پول کثیف است که ناگهان وارد زندگی او میشود.
- پنهانکاری اولیه: گازر ابتدا این کشف را از همسر و اطرافیانش مخفی میکند ("جهاندار پیروز با دیده گفت / که چیزی که دیدی بباید نهفت") که مشابه پنهان کردن منشأ غیرقانونی پول در پولشویی است.
نتیجه: داراییهای مشکوک (گنجینهها) وارد زندگی گازر میشود، درست مثل پول کثیفی که وارد سیستم مالی میشود. این مرحله نماد ورود سرمایههای مشکوک به یک سیستم اقتصادی است که بدون شفافیت و با ریسک بالایی همراه است.
به سنگی که من جامه را برزنم چو پاکیزه گردد به آب افگنم
دران جوی صندوق دیدم یکی نهفته بدو اندرون کودکی
چو من برگشادم در بسته باز به دیدار آن خردم آمد نیاز
اگر بود ما را یکی پور خرد نبودش بسی زندگانی بمرد
کنون یافتی پور با خواسته به دینار و دیبا بیاراسته
چو آن جامهها بر زمین بر نهاد سر تنگ صندوق را برگشاد
زن گازر آن دید خیره بماند بروبر جهانآفرین را بخواند
...
سیم روز داراب کردند نام کز آب روان یافتندش کنام
۲. مرحله لایهگذاری (Layering): پنهانسازی رد مالی
در این مرحله، پولشویان با تراکنشهای پیچیده، رد پول را مبهم میکنند. در شعر:
سیم روز داراب کردند نام کز آب روان یافتندش کنام
چنان بد که روزی زن پاکرای سخن گفت هرگونه با کدخدای
که این گوهران را چه سازی کنون که باشد بدین دانشت رهنمون
به زن گفت گازر که ای نیک جفت چه خاک و چه گوهرمرا در نهفت
همان به کزین شهر بیرون شویم ز تنگی و سختی به هامون شویم
به شهری که ما را ندانند کس که خواریم و ناشادگر دست رس
به شبگیر گازر بنه برنهاد برفت و نکرد از بر و بوم یاد
ببردند داراب را در کنار نکردند جز گوهر و زر به بار
بپیمود زان مرز فرسنگ شست به شهری دگر ساخت جای نشست
به بیگانه شهر اندرون ساخت جای بران سان که پرمایهتر کدخدای
به شهری که بد نامور مهتری فرستاد نزدیک او گوهری
ازو بستدی جامه و سیم و زر چنین تا فراوان نماند از گهر
- تغییر مکان: گازر و خانوادهاش به شهری ناشناس نقل مکان میکنند ("به شهری که ما را ندانند کس")، به شهری ناشناس که در آن هویتشان ناشناخته است تا بتوانند هویت جدیدی بسازند. این انتقال به مکان جدید و تغییر هویت، مشابه انتقال پول به حسابها یا کشورهایی با قوانین مالی کمتر سختگیرانه است.
- تبدیل گنجینه به سرمایه: آنها گوهرها را بهتدریج میفروشند و زندگی جدیدی میسازند ("ازو بستدی جامه و سیم و زر / چنین تا فراوان نماند از گهر"). این مشابه تبدیل پول نقد به داراییهای دیگر (مثل ملک یا طلا) همانند تراکنشهای پیچیده مالی است که رد پول را مبهم میکند.
- تغییر هویت اجتماعی: گازر از یک کارگر ساده به کدخدای مرفه تبدیل میشود ("بران سان که پرمایهتر کدخدای")، درست مثل کسی که با پول کثیف تبدیل پول کثیف به ثروت مشروع، جایگاه اجتماعی خود را ارتقا میدهد.
نتیجه: گازر با تغییر مکان و تبدیل ثروت، منشأ گنجینهها را پنهان میکند، همانند لایهگذاری در پولشویی.
۳. مرحله یکپارچهسازی (Integration): استفاده از دارایی "پاکشده"
در این مرحله، پولِ بهظاهر قانونی وارد اقتصاد میشود. در شعر:
زن گازر از چیز شد رهنمای چنین گفت یک روز با کدخدای
که ما بینیازیم زین کارکرد توانگر شدی گرد پیشه مگرد
چنین داد پاسخ بدو کدخدای که ای جفت پاکیزه و رهنمای
همی پیشه خوانی ز پیشه چه بیش همیشه ز هر کار پیشه است پیش
تو داراب را پاک و نیکو بدار بدان تا چه بار آورد روزگار
همی داشتندش چنان ارجمند که از تند بادی ندیدی گزند
چو برگشت چرخ از برش چند سال یکی کودکی گشت با فر و یال
- سرمایهگذاری در پرورش و آموزش داراب: گازر ثروت را صرف پرورش و آموزش داراب میکند تا او به یک سوارکار و جنگجو تبدیل شود. این شبیه سرمایهگذاری در کسبوکارهای مشروع (مثل شرکتهای قانونی) است.
- جایگاه اجتماعی و سیاسی داراب: داراب بهتدریج وارد سیستم حکومتی میشود و حتی مورد توجه همای (ملکه) قرار میگیرد ("چو داراب را دید با فر و برز / به گردن برآورده پولاد گرز"). این مشابه ورود پول پاکشده به اقتصاد رسمی و تثبیت داراییهای اولیه با منشأ نامعلوم در ساختار قدرت است.
• این مرحله نمایانگر تبدیل پولهای مشکوک به سرمایههای مشروع و قابل استفاده در اقتصاد و سیاست است.
نتیجه: ثروت اولیه (گنجینههای صندوق) که منشأ نامعلومی داشت، نهایتاً به قدرت سیاسی و اجتماعی تبدیل میشود، درست مانند پولشویی که در نهایت به سرمایههای مشروع و قابل استفاده در اقتصاد و سیاست میانجامد.
به گازر چنین گفت کای باب من چرا تیره گردانی این آب من
به فرهنگیان ده مرا از نخست چو آموختم زند و استا درست
از ان پس مرا پیشه فرمان و جوی کنون از من این کدخدایی مجوی
بدو مرد گازر بسی برشمرد ازان پس به فرهنگیانش سپرد
بیاموخت فرهنگ و شد برمنش برآمد ز پیغاره و سرزنش
بدان پروراننده گفت ای پدر نیاید ز من گازری کارگر
ز من جای مهرت بیاندیشه کن ز گیتی سواری مرا پیشه کن
نگه کرد گازر سواری تمام عنان پیچ و اسپ افگن و نیکنام
نقش زن گازر بهعنوان "وجدان اخلاقی" سیستم
زن گازر در این داستان، نماد هشدارهای اخلاقی است:
- زن گازر در ابتدا نسبت به ثروت ناگهانی هشدار میدهد و نسبت به منشأ پول حساس است: "توانگر شدی، گرد پیشه مگرد" ("ثروت بیزحمت را قبول نکن")، اما نهایتاً سیستم (گازر) او را متقاعد میکند که این ثروت را حفظ کنند.
- این شبیه به نقش نهادهای نظارتی در اقتصاد است که گاهی نادیده گرفته میشوند. البته میتواند نشاندهنده ضعف یا ناکارآمدی نهادهای کنترلکننده در برابر جریان پولهای غیرقانونی است.
جمعبندی: تطبیق کامل با فرآیند پولشویی
مرحله پولشویی نماد در داستان گازر و داراب
جایگذاری (Placement) کشف ناگهانی صندوق و گنجینههای نامشخص منشأ
لایهگذاری (Layering) تغییر مکان، فروش تدریجی گوهرها، تغییر هویت اجتماعی
یکپارچهسازی (Integration) سرمایهگذاری در داراب و ورود او به ساختار قدرت
نتیجهگیری:
اگرچه فردوسی در داستان گازر و داراب قصد توصیف پولشویی را نداشته، اما این داستان بهصورت نمادین و دقیق نشان میدهد که چگونه ثروتِ بدون منشأ مشروع میتواند از طریق پنهانکاری، تغییر شکل و نهایتاً ورود به ساختار قدرت، به دارایی "پاک" تبدیل شود. این دقیقاً همان مکانیسمی است که در پولشویی مدرن اتفاق میافتد؛ به عبارت دیگر میتوان گفت که این تطابق با مراحل پولشویی مدرن، نشاندهنده درک عمیق فردوسی از پیچیدگیهای اقتصادی و اجتماعی دوره خود است و میتواند بهعنوان یک الگوی ادبی برای تحلیل مسائل اقتصادی و فساد مالی مورد استفاده قرار گیرد.
* امیر طغیانی
کلمات کلیدی :
پولشوییشاهنامهپولشویی در بستر ادبیاتپولشویی شاهنامهداستان گازر و دارابفردوسی